زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه

امین استرآبادی

اَمینِ اِستَرابادی، محمدامین بن محمد شریف (د 1036 ق/ 1627 م)، از علمای نامدار امامی و بنیان‌گذار گرایش اخباریه. از آغاز زندگی او اطلاعی در دست نیست، ولی می‌دانیم كه مدتی از دورۀ جوانی خویش را در شیراز سپری كرده، نزد شاه تقی‌الدین محمد نسابه مدت 4 سال دانش اندوخته، و از علوم عقلی بهره گرفته است (امین استرابادی، 133)؛ وی گویا سپس به نجف رفته، و از سیدمحمد عاملی كه از او به عنوان نخستین استاد خود در حدیث و رجال نام برده، به فراگیری علوم نقلی پرداخته است (همانجا). او در نجف از محضر شیح حسن صاحب معالم نیز استفادۀ علمی برده، و از او اجازه‌ای نیز دریافت داشته است (خوانساری، 1/ 309؛ نوری، 3/ 412؛ قس: امین استرابادی، 185). 
از عبارتی كه در الفوائد امین استرابادی (ص 278) آمده، چنین برمی‌آید كه وی ظاهراً در نوبت دوم اقامتش در شیراز (از حدود سال 1010 ق/ 1601 م) به مكه رفت و مدتی در آنجا مقیم شد (نیز نک‍ : علی خان مدنی، 491). سال ورود وی به مكه روشن نیست، ولی ظاهراً زودتر از 1014 ق نبوده است، زیرا نسخه‌ای از آثارش در همین سال در شیراز كتابت شده است (آستان ... ، 490). آخرین استاد وی در فقه و حدیث و رجال، میرزا محمد استرابادی، عالم مقیم مكه بوده، و او در آنجا از اوایل سال 1015 ق تا حدود 10 سال نزد وی دانش آموخته است (امین استرابادی، 17، 185). 
وی شاگردان مشهوری داشته است (نک‍ : حر عاملی، 2/ 242؛ افندی، ریاض ... ، 2/ 44، 399؛ آقابزرگ، 1/ 208؛ نوری، 3/ 411؛ مرعشی، 2/ 28). فیض كاشانی نیز در سفر مكه محضر امین استرابادی را درك كرده، و یك چند مصاحب وی بوده است (فیض كاشانی، الاصول ... ، 1-2، «الحق ... »، 12). 
امین استرابادی به گفتۀ علی خان مدنی در 1036ق درگذشت (ص 291؛ قس: بحرانی، 119، كه سال 1033ق را آورده است) و پیكرش را در كنار مقابر عبدالمطلب و ابوطالب به خاك سپردند (نوری، همانجا). 
طریقه‌ای كه امین استرابادی بنیان نهاد، در سنت فقهی ـ كلامی امامیان بی‌سابقه نبود و او خود نیز سعی داشت تا خویش را دنباله‌رو شیوۀ كلینی و صدوقین از قدمای اصحاب حدیث امامیه قلمداد نماید (ص 40)؛ البته این ادعا از سوی مخالفان او پذیرفته نشده است (مثلاً نک‍ : كاظمی، 207؛ نیز بحرانی، 17- 18). بی‌تردید پیش از امین استرابادی فكر اخباری‌گری وجود داشت، اما این طریقه به گونه‌ای كه امین استرابادی بنیان نهاد، مربوط به خود اوست. 
امین استرابادی سعی داشت كه در محافل امامیه، اجتهاد اصولیان را به عنوان یك خطر مطرح سازد و می‌خواست با رجوع به اخبار، مذهب سلف را احیا كند.دربارۀ زمینه‌های ظهور افكار امین استرابادی، این نک‍ته مسلم است كه فضای فكر دینی عصر صفوی و نقش عالمانی چون محقق كركی و روش اجتهادی ایشان در این باره مؤثر بوده است. به هر حال، در سراسر كتاب الفوائد، برخورد انتقادی امین استرابادی با روش اجتهادی محقق كركی، و گاه به طور كلی اصولیان دیده می‌شود (نک‍ : ص 49، 92، 193-194، جم‍‌ ). 
در باب منابع شریعت، امین استرابادی بر این اعتقاد است كه همۀ احكام شرعی در كتاب و سنت بیان شده است. او با تكیه بر اینکه قرآن نخستین اصل تشریع است، و نیز برپایۀ حدیثی از امام صادق (ع)، بر این نک‍ته اصرار می‌ورزید: هر امری كه دو تن در آن اختلاف كنند، حتماً برای آن اصلی در كتاب خدا وجود دارد، ولی عقول مردمان بدان راه نمی‌برد (ص 106). او تأویل قرآن را براساس افكار و آراء شخصی باطل می‌شمارد و آن را تنها مخصوص اهل بیت (ع) می‌داند كه معصوم از خطا هستند (ص 47، 116، جم‍‌ ) و بدین ترتیب، بر آن است كه استنباط احكام نظری از آیات قرآنی كه محتمل وجوه متعدد است، جز برای معصومان اهل بیت (ع) كه مخاطبان واقعی قرآن هستند، امكان‌پذیر نیست (ص 248، نیز 135). 
امین استرابادی دربارۀ سنت نبوی نیز معتقد است كه استنباط احكام نظری از آن، بدون تفحص از احوال سنت و ناسخ و منسوخ آن جایز نیست و این تفحص، تنها به واسطۀ رجوع به اهل بیت (ع) ممكن خواهد بود (ص 136). در واقع امین استرابادی نظریۀ خویش در باب شریعت را بر دو پایه استوار كرده است : یكی كمال شریعت در كتاب و سنت، و دیگر اعتقاد به اینکه كلید معرفت شریعت، رجوع به علم امام معصوم است كه وارث پیامبر اكرم (ص) به شمار می‌رود (ص 44-45، 47، 52-53، جم‍‌ ). وی به صحت جمیع احادیث كتب اربعه و اصولاً صحت غالب احادیث امامی قائل است (نک‍ : ص 50-51، 181-184، جم‍‌ ) و معتقد است كه منابع كتب اربعه، اصولی است كه اصحاب ائمه (ع) آن را مدون ساخته، به مضامین آن عمل می‌كردند (ص 181). امین استرابادی همچنین تقسیم چهارگانۀ حدیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف را ــ كه متأخران بدان دست یازیده‌اند ــ باطل دانسته، و با تكیه بر اینکه این روش نزد متقدمان امامیه معمول نبوده، آن را به شدت رد كرده است (ص 53-55، 59-60، جم‍‌ ). 
امین استرابادی بر این باور است كه تحصیل حكم شرعی براساس كسب و نظر مقبول نیست، زیرا این مباحث موجب اختلافات اصولی و فقهی می‌شود، و فائدۀ بعثت انبیا و انزال كتب نقض می‌گردد (ص 90-91). او همچنین در رویكردی به علم كلام، اعتماد بر این دانش را كه مبتنی بر منطق و حجج عقلی است، نیز نادرست می‌انگارد (ص 117؛ برای تحلیلی از افكار او، نک‍ : صدر، 43-44). 

آثـار

تنها اثر انتشار یافتۀ امین استرابادی، الفوائد المدنیة فی الرد على من قال بالاجتهاد و التقلید فی نفس الاحكام الالٰهیة است كه به خصوص معرف مبانی فكری او در رد بر شیوۀ فقهی اصولیان است (برای حواشی و ردیه‌ها، نک‍ : آقابزرگ، 5/ 74، 6/ 168، 10/ 186، 16/ 358- 359). 
از میان آثار خطی، مهم‌ترین نوشته‌های او عبارتند از: 1. شرح الاستبصار، یا الفوائد المكیة، كه شرحی است ناتمام بر استبصار شیخ طوسی، و مقدمۀ آن مباحثی در علم حدیث و درایه را دربردارد (برای نسخۀ خطی، نک‍ : مرعشی، 12/ 170). وی حواشی و تعلیقاتی نیز بر الاستبصار داشته است (افندی، تعلیقة ... ، 247)؛ 2. شرح تهذیب الاحكام، شرحی ناتمام بر تهذیب شیخ طوسی (حر عاملی، همانجا؛ برای نسخه‌ها، نک‍ : مرعشی، 10/ 174، 12/ 171). حواشی وی بر تهذیب و استبصار را مؤلفی در 1133ق در مجموعه‌ای با عنوان جامع الحواشی گرد آورده است (آقابزرگ، 5/ 51)؛ 3. حاشیه بر الكافی كلینی، كه فاضل قزوینی آن را جمع‌آوری كرده است (افندی، همانجا؛ برای نسخه، نک‍ : مرعشی، 12/ 163، 17/ 232؛ برای اثری دیگر با عنوان شرح اصول الكافی، نک‍ : امین استرابادی، 4؛ حر عاملی، همانجا)؛ 4. دانشنامۀ شاهی، رساله‌ای است به فارسی كه در آن از مباحث كلامی و غیر آن سخن رفته، و آن را به نام سلطان محمد قطب شاه دكنی نوشته بوده است. امین استرابادی این كتاب را در مكه و پس از تحریر اول یا دوم الفوائد المدنیه به نگارش آورده است (نک‍ : دبستان مذاهب، 1/ 247- 249؛ آقابزرگ، 8/ 46؛ برای برخی نسخ، نک‍ : شورا، 10/ 623؛ ملك، 9/ 138؛ آستان، 243؛ مركزی، 14/ 3618؛ منزوی، 1/ 664). كلبرگ برپایۀ اهدای كتاب، احتمال داده است كه شاید استرابادی چند سالی را در هند گذرانیده باشد (نک‍ : ص 845). 
از دیگر آثار خطی برجای مانده باید به حاشیه بر انموذج العلوم دوانی (آستان، 118)، المسائل الثلاث الكلامیة (همان، 490)، رساله‌ای در بداء (همان، 84) و حاشیه بر معارج الاصول محقق حلی (آقابزرگ، 6/ 204) اشاره كرد (برای دیگر آثار، نک‍ : مرعشی، 2/ 98؛ مركزی، 5/ 1794؛ دانش‌پژوه، 2/ 263؛ مدرسی، 229؛ برای آثار یافت نشده، نک‍ : امین استرابادی، 4؛ حر عاملی، همانجا؛ بحرانی، 119). 

مآخذ

آستان قدس ف، فهرست؛ آقابزرگ، الذریعة؛ افندی، عبدالله، تعلیقة امل الآمل، به كوشش احمد حسینی، قم، 1410ق؛ همو، ریاض العلماء، به كوشش احمد حسینی، قم، 1401ق؛ امین استرابادی، محمد، الفوائد المدنیة، تبریز، 1321ق؛ بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، نجف، مطبعة النعمان؛ حر عاملی، محمد، امل الآمل، به كوشش احمد حسینی، بغداد، مكتبة الاندلس؛ خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، 1390 ق؛ دانش‌پژوه، محمدتقی و بهاءالدین انواری، فهرست كتب خطی كتابخانۀ مجلس شورای اسلامی (سنای سابق)، تهران، 1359 ش؛ دبستان مذاهب، به كوشش رحیم رضازادۀ ملك، تهران، 1362 ش؛ شورا، خطی؛ صدر، محمدباقر، المعالم الجدیدة، نجف، 1385 ق؛ علی خان مدنی، سلافة العصر، نجف، المكتبة المرتضویه؛ فیض كاشانی، محمدمحسن، الاصول الاصیلة، قم، 1412 ق؛ همو، «الحق المبین»، همراه الاصول الاصیلة، قم، 1412 ق؛ كاظمی، اسدالله، كشف القناع، چ سنگی، 1317 ق؛ مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمۀ محمدآصف فكرت، مشهد، 1368ش؛ مرعشی، خطی؛ مركزی، خطی؛ ملك، خطی؛ منزوی، خطی؛ نوری، حسین، مستدرك الوسائل، تهران، 1382 ق؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.